دشت مشوش

ساخت وبلاگ
زمان ثبت : یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1396 در ساعت 09:52 ق.ظ ~ چاپ مطلب عنوان : چشمان من شبیهِ تو هرگز ندیده استقُربانِ آن کسی که تو را آفریده است !تو مثلِ آن بلورِ روانی که آسماناز شهد وشیرو شعر تورا پروریده استیا آن که دستِ معجزه سازِ خدا تو رااز روی کاردستیِ ِ شیطان کشیده است!گویی ازآب و آتش و باد و خیال و خاکیک قطره روی بومِ حقیقت چکیده استشاید خدا برای تمام فرشتگانپیغمبری به نامِ شما برگزیده استشیرین که ماهپاره ی زیبای قصه هاستپیشِ طلوعِ روی تو حیرت دمیده استیوسف که دست بسته ی تقواست، پیشِ تودستانِ بی اراده ی خود دشت مشوش...
ما را در سایت دشت مشوش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4dashtemoshavvashd بازدید : 186 تاريخ : دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت: 7:14

همرنگ گونه های تو مهتابم آرزوستچون باده ی لب تو می نابم آرزوستای پرده پرده ی چشم توام باغ های سبزدر زیر سایه ی مژه ات خوابم آرزوستدور از نگاه گرم تو، بی تاب گشته امبر من نگاه کن، که شب و تابم آرزوستتا گردن سپید تو گرداب رازهاستسر گشتگی به سینه ی گردابم آرزوستتا وارهم ز وحشت شب های انتظارچون خنده ی تو، مهر جهانتابم آرزوست."فریدون مشیری" (0 لایک) دشت مشوش...
ما را در سایت دشت مشوش دنبال می کنید

برچسب : جهانتابم, نویسنده : 4dashtemoshavvashd بازدید : 162 تاريخ : دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت: 7:14

زمان ثبت : شنبه 6 آبان‌ماه سال 1396 در ساعت 08:02 ق.ظ ~ چاپ مطلب عنوان : دستی تکان دادی در آن صبح مه آلود یعنی که ای زیباترین ایام بدروددستی تکان دادم میان خنده واشک یعنی که پایان یافت شادیهای من زود در لحظه آخر گلی دادم به دستت تنها گل گلدان که همرنگ دلم بودسکو تهی شد از قطار این کوه سنگی می رفتی وبار غمت بر شانه ام بودسوتی کشید وریل را پیمود سنگین گم شد قطار خاطره در هاله ای دود روی زمین ناگاه چیزی نگاهم را نگه داشت آری همان گل بود آه اما گل آلود بر نازکای برگ چیزی خوانده می شدبدرود ای زیبا ترین ایام بدرود...شا دشت مشوش...
ما را در سایت دشت مشوش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4dashtemoshavvashd بازدید : 141 تاريخ : دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت: 7:14

زمان ثبت : شنبه 6 آبان‌ماه سال 1396 در ساعت 09:17 ق.ظ ~ چاپ مطلب عنوان : دردهای من جامه نیستندتا ز تن در آورم چامه و چکامه نیستندتا به رشته‌ی سخن درآورمنعره نیستندتا ز نای جان بر آورمدردهای من نگفتنیدردهای من نهفتنی استدردهای منگرچه مثل دردهای مردم زمانه نیستدرد مردم زمانه استمردمی که چین پوستینشانمردمی که رنگ روی آستینشانمردمی که نام‌هایشانجلد کهنه‌ی شناسنامه‌هایشاندرد می‌کندمن ولی تمام استخوان بودنملحظه‌های ساده‌ی سرودنمدرد می‌کندانحنای روح منشانه‌های خسته‌ی غرور منتکیه‌گاه بی‌پناهی دلم شکسته استک دشت مشوش...
ما را در سایت دشت مشوش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4dashtemoshavvashd بازدید : 161 تاريخ : دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت: 7:14

زمان ثبت : دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1396 در ساعت 08:34 ق.ظ ~ چاپ مطلب عنوان : در این خانه که بویی از ریا نیستتمام زینتش جز بوریا نیستاگرچه وسعتش چون آسمان استبرای دشمنیّ و کینه جا نیستهمیشه بوی خوب عشق دارددمی از عطر شب بوها جدا نیستبه دنبال کسی این جا نگردیددر این جا هیچ کس غیر از خدا نیستدلی دارم، دلی عاشق تر از پیشکه در دستش همیشه مهربانی ست!شهاب گودرزى دشت مشوش...
ما را در سایت دشت مشوش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4dashtemoshavvashd بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت: 7:14

در میان آفتاب و دلمرز مشترک کجاست ؟چشم های منمیزبان نقشه هاست:نقشه ها و مرز های روبه رومرز های درد ، آرزومرزهای مبهم خیالمرز های ممکن و محال نقشه های فاصله ، مرزهای خاکی و غریببین آفتاب و دل کشیده اندمرزهای شرقی دلم کجاست ؟چشم های منمیزبان نقشه هاستکوه هاروی نقشه سر به اوج می زنندرود هاروی نقشه موج می زنندمرزهای بین آفتاب و دلناگهان خراب می شوند "قیصر امین پور" (0 لایک) دشت مشوش...
ما را در سایت دشت مشوش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4dashtemoshavvashd بازدید : 163 تاريخ : دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت: 7:14